[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]

یه شعر قشنگ که نمی دونم شاعرش کیه ! - اهل کهکشانیم

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
یه شعر قشنگ که نمی دونم شاعرش کیه !(پنج شنبه 86 آبان 3 ساعت 7:59 عصر )
شاد کن جان من که غمگین است
رحم کن بر دلم که مسکین است


روز اول که دیدمت گفتم
آنکه روز من سیاه کند این است


گه گه یاد کن به دشنامم
سخن تلخ از تو شیرین است


بی‌رخ تو دین من همه کفر است
با رخ تو کفر من همه دین است


» خواهر
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
معرفی وبلاگ جدیدمون
مطلب طنز
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 107  بازدید
بازدیدهای دیروز: 218  بازدید
مجموع بازدیدها: 260187  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

یه شعر قشنگ که نمی دونم شاعرش کیه ! - اهل کهکشانیم
مدیر وبلاگ : محمد ژانوس[127]
نویسندگان وبلاگ :
خواهر (@)[88]

SAJAD ehsas (@)[37]


نوجوانی هستم .....(بقیه شو می گم بعدن)
» پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «
 
http://www.dlisland.com