آدامس : تنها چیزی که توی دهان خانم ها بند می شود!
آدم خوار: انساندوست افراطی!
آدم مغرور: کسی که اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگوید: یه وجب بلند تر بزن!
ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد!
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند!
الکل : مایع گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را!
اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند!
ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند!
بز بیار : فلک زده ای که زنش زشت و کلفتش بیریخت باشد!
بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند!
بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند ، دختر ها دنبال شوهر!
چشم : عضوی که چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند!
خسیس : کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود!
خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت!
دست : عضوی که در سینما نزد صاحبش بند نمی شود!
دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود!
رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است!
رقص : بهم چسبیدن با اتیکت دو جنس مخالف!
زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال!
سو ء ظن : سعی در دانستن چیزی که بعدا" انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست!
سینما : جایی که پشت سر شما حرف می زنند!
عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید عشق تازه تری پیدا کرد!
سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنی او را می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود!
سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود!
ماچ : بوسه ای که هنوز رنگ آرتیستی نگرفته!
مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خودش نمی داند!
معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود!
موش : خانم هایی که نصف شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند!
هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش ، اندازه دست زنش بخرد!